عباس یعنی تا شهادت یکه تازی
عباس یعنی عشق یعنی پاکبازی
عباس یعنی با شهیدان همنوازی
عباس یعنی یک نیستان تکنوازی
چهارم شعبان سالروز ولادت حضرت عباس (ع)
طلوع ماه
یکی از شخصیتهای والامقام تاریخ اسلام و تشیع حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام، قمربنیهاشم است. دلاوریها، فداکاریها و شجاعتهای دیگر قهرمانان تاریخ در برابر آن رادمرد تاریخ، رنگ میبازد و مجالی برای خودنمایی نمییابد. ابوالفضل العباس علیهالسلام الگوی بسیار گویای اطاعت از ولایت و امامت است؛ آن شیر بیشه علوی و بازوی توانمند خاندان بنیهاشم و اسلام، دست پرورده امیرالمومنین علی علیهالسلام قهرمان خیبر، بدر، حنین و خندق است و بیشک در صفات و فضایل به آن امام بزرگوار، شبیهتر.
با تبریک ولادت علمدار عرصه ایثار، برای آشنایی بیشتر با آن مظهر جوانمردی به صورت فشرده به شمهای از زندگی آن بزرگوار و فضایل ایشان میپردازیم.
در تاریخ آمده است که امیرالمومنین علی علیهالسلام پس از شهادت امالائمه حضرت فاطمه (س) از برادر بزرگوارشان عقیل که عالم به علم انساب عرب بود، خواست تا همسری شایسته برای آن حضرت انتخاب کند که فرزندانی شجاع و دلاور بیاورد. عقیل، فاطمه دختر حزام را معرفی نمود و عرض کرد: در عرب شجاعتر از پدران او کسی نمیشناسم.
امیرالمومنین علی علیهالسلام با فاطمه دختر حزام ازدواج کردکه ثمره این پیوند مقدس چهار پسر به نامهای عباس، عبدالله، عثمان و جعفر بود. از آن پس فاطمه <ام البنین> یعنی مادر پسران لقب گرفت و به وجود چهار یادگار امیرالمومنین مباهات میورزید و هر چهار پسر را در راه خدا و در رکاب حسینبن علی علیهالسلام تقدیم نمود.
در سال تولد حضرت عباس علیهالسلام اختلاف نظر وجود دارد، ولی از میان همه احتمالات میتوان سالهای 22 تا 24 ه.ق را برای میلادش برگزید. قول مشهور این است که آن بزرگوار در سال 26 ه.ق یعنی روز چهارم شعبان در مدینه منوره، دیده به جهان گشود.
اصالت، نجابت، شهامت، فصاحت، ادب و فضیلت فاطمه ام البنین میراث خاندان طهارت و تقوا با ایمان قوی و توکل بر خدا چراغ راه عباس شد، که برای روزی بزرگ در دامن او پرورش مییافت. حضرت امیرالمومنین علیهالسلام پدر بزرگوار قهرمان نینوا، هرگاه دستان کودک را در دست میگرفت آنها را به گونه خود میبرد و در اندیشه فرو میرفت؛ امالبنین علت را میپرسید و حضرت میفرمودند: دستهای عباس در راه خدا از تن جدا خواهد شد.
عباس علیهالسلام در خانهای چشم به جهان گشود که از زر و زیور، فرش و تجملات خالی بود و پدر بزرگوار آن حضرت آنچه را داشت به بینوایان میداد. هر روز که بزرگتر میشد بزرگی را از پدر و برادران و خواهرانش و مادر والامقامش میآموخت. عباس علیهالسلام در دوران خلافت علی علیهالسلام چون شمشیر آبدیده شد و مردم زمانش را چنانکه لازم بود شناخت. از جنگ صفین به بعد به میدانهای جهاد تاخت و دانست تا زر و زور در دست بیدینان است، باید همیشه در میدان بود و از حق دفاع نمود. زمانی که حضرت علی علیهالسلام به شهادت رسید بنا به روایتی عباس علیهالسلام 18 ساله بوده است.
عباس(ع) در 15 سالگی در رکاب پدرش در جنگ صفین شرکت داشت و رشادتها و دلیریها کرد که در تاریخ به یادگار مانده است. تاسوعا و عاشورای حسین علیهالسلام مظهر رشادتها و دلاوریهای یاران اوست. روز عاشورا عباس علیهالسلام مامور آب رساندن برای حرم امام و کودکان لب تشنه میشود تا از شط فرات آب بیاورد و با لشکر دشمن نیز در نبرد باشد. مشک را از آب پر میکند ولی آب نمیخورد؛ به یاد لب تشنگان میافتد ولی یزیدیان او را محاصره کردند و راه را بر وی بستند. جنگ خونین سرمیگیرد و از همه طرف حضرت عباس(ع) را تیر باران میکنند. عباس دست راست و چپ خود را از دست میدهد ولی با لبانش مشک آب را میگیرد؛ سرانجام با شمشیری که یزیدیان بر فرق سر مبارکش میزنند او را به شهادت میرسانند.
شخصیت والای حضرت عباس بن علی علیهالسلام از چنان جایگاهی در نزد اهل بیت برخوردار است که امام زینالعابدین فرمود: خداوند رحمت کند عمویم را، او خود را فدای حسین علیهالسلام کرد تا اینکه دستانش قطع شد و خداوند همچون جعفر طیار دو بال به او عطا فرمود که در بهشت با فرشتگان پرواز کند. شجاعت ابوالفضل، در طول تاریخ، شعرای بیهمتای عرب را به شگفتی واداشته و ضربالمثل شده است.
در کتاب <منتهی آلامال> شیخ عباس قمی در وصف عباس علیهالسلام آمده: آن بزرگوار از نظر شجاعت نظیر نداشت و از نظر جمال نیز یکهتاز بود و به ماه بنیهاشم ملقب بود.
ایمان قوی و محکم به خدا از برجسته ترین عناصر شخصیت ابوالفضل علیهالسلام و از اساسی ترین صفات او بود. وی در دامان ایمان و مرکز تقوا و آموزشگاه اطاعت و عبادت خداوند پرورش یافت. حضرت عباس علیهالسلام با دلاوری تمام برای دفاع از دین خدا و حمایت از مبانی و اصول اسلام که در دوران حکومت امویان دچار خطری بزرگ شده بود، مجاهده کرد.
از دیگر صفات والای ابوالفضل علیهالسلام آزادمنشی و عزت نفس بود. او از زندگی در زیر سایه حکومت اموی، حکومتی فاسد که اموال خلق خدا را درتصرف خود درآورده و بندگانش را برده خویش کرده بود، امتناع ورزید و به سوی میدانهای جهاد حرکت کرد، همانطور که برادرش حسین بن علی علیهالسلام شعار عزت و کرامت سر داد و فرمود: <مرگ در زیر نیزهها سعادت، و زندگی با ستمگران رنج و ملال است.>
از ویژگیها و امتیازهای ابوالفضل علیهالسلام، صبر در برابر ناملایمات روزگار و مصائب زمان بود. در روز عاشورا مصائب و حوادثی بر او وارد شد که هول و وحشت آن، کوهها را ذوب میکند، اما او بی تابی نکرد و سخنی از سر خشم و نارضایتی از مصائب وارده بر وی و اهل بیتش، بر زبان نراند، بلکه کار خود را به آفریدگار بزرگ واگذار کرد و به برادرش سیدالشهدا اقتدا کرد. کسی که اگر شکیبایی او با کوههای مستحکم و استوار سنجیده میشد، کفه صبر او سنگینی میکرد. از ویژگیهای دیگر ابوالفضل علیهالسلام وفاداری او است که حضرت در عرصه نبرد با شجاعت تمام آن را ابراز نمود.
ابوالفضل العباس علیهالسلام از وفادارترین مردم به دین خود و از سخت ترین آنان در دفاع از دین بود. حکم خدا را اجرا نمود و دستانش در راه اصول و مبانی دینش قطع شد و پیکرش بر زمین افتاد. تا جایی که همه شهدا در روز عاشورا به مقام عباس علیهالسلام غبطه خوردند.
آنچه گفته شد، شمه ای کوتاه از زندگی پرفراز و نشیب آن بزرگوار در طول حیات پرافتخار خود و چند ویژگی کوتاه آن حضرت بود؛ و اگر این ویژگیها در وجود مقدسش متجلی نبود، به اوج قله مجد و عظمت که پدر بزرگوارش به آنها دست یافته بود، نمیرسید.