یک دوره کلاس مشبک سازی با همکاری کانون فرهنگی مسجد ولیعصر (عج) ویژه خواهران در طبقه فوقانی مسجد ولیعصر (عج) برگزار گردید که با استقبال گرم و پرشور خواهران روبرو شد.در پایان دوره نمایشگاهی از آثار هنرمندان در محل کانون فرهنگی برپا شد، که فرماندار محترم کنگان معاون محترم فرماندار، شهردار محترم شهر کنگان، رئیس محترم شورای شهر و رئیس محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی از این نمایشگاه بازدید نمودند و از مربی و هنرمندان تقدیر و تشکر به عمل آوردند.
قابل ذکر است که این نمایشگاه همچنان جهت بازدید عموم دایر می باشد.
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
نامه به خدا(یکشنبه 89 اسفند 15 ساعت 10:29 صبح )
یک روز کارمند پستی که به نامههایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی میکرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامهای به خدا !
با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:
خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی میگذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.
این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج میکردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کردهام، اما بدون آن پول چیزی نمیتوانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن …
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند …
همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود: نامهای به خدا !
همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود :
خدای عزیزم، چگونه میتوانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی … البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشتهاند!!…
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
خدایا تو را سوگند میدهیم به دو مولود نورانی امشب
که سلامت دین و دنیا را به همه ی ما عطا بفرمایی.
میلاد مسعود پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) و فرزند برومندش امام جعفر صادق (ع) را به همه دوست داران اهل بیت تبریک و تهنیت عرض میکنم.

به همین مناسبت امشب مراسم جشن باشکوهی بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد ولیعصر (عج) برگزار می گردد.
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
نمایشگاه بزرگ در سایه آفتاب

زمان:12 لغایت 24 بهمن
ساعت بازدید:8 الی 12 و 16 الی 20
مکان: جنب مسجد ولیعصر (عج) محله گردان
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
در سوگ جانان(چهارشنبه 89 بهمن 13 ساعت 4:10 عصر )
خورشید به سوگ مصطفی میگرید
مهتاب به حال مجتبی میگرید
درمشهد دل چه کربلایی برپاست
قومی به شهادت رضا میگرید
رحلت جانسوز حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبی (ع) و شهادت حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا (ع) را به شما دوستان و عاشقان خاندان نبوت تسلیت می گویم.
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
دههء فجر مبارک(سه شنبه 89 بهمن 12 ساعت 10:11 صبح )
12 بهمن سالروز ورود امام خمینی (ره) به میهن اسلامی را گرامی می داریم.

» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
اربعین حسینی(دوشنبه 89 بهمن 4 ساعت 11:12 صبح )
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
فرا رسیدن اربعین سیّد و سالار شهیدان حضرت سیدالشهداء علیه السلام و یاران باوفایش رو خدمت شما دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گویم

» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
معامله با خدا(پنج شنبه 89 دی 30 ساعت 5:45 عصر )

می دانیم که از ارکان معامله و داد و ستد پنج چیز است: دو رکن اساسی آن فروشنده و خریدار و رکن بعدی ؛ کالایی که در معرض فروش است (متاع) ، قیمتی که خریدار به فروشنده می پردازد (ثمن)وسندی که برای تحکیم معامله تنظیم می شود .در معامله و تجارت با خدا ؛ فروشنده انسان مؤمن وخریدار خدا است . متاعی که فروشنده می دهد جان ومال است . بهایی که خدا می پردازد بهشت جاودان و سند معامله نیز قرآن کریم است. فرق معامله ی دنیایی با معامله ی با خدااز شرایط اساسی برای تحقق معامله در دنیا این است که فروشنده باید مالک متاعی که می فروشد ، باشد واگر مالک نباشد ، معامله محقق نمی شود ! شرط دیگر این است که خریدار باید به آن کالا نیاز داشته باشد تا به سراغ آن برود وآن را خریداری کند . شرط بعدی تعادل میان کالا و بهایی است که در عوض آن داده می شود ، هیچ گاه در ازای کالایی که ارزش 10 تومان را دارد ، 100تومان داده نمی شود .اما در معامله ی خدا با انسان هیچ یک از شرایط فوق وجود ندارد ؛ چرا که فروشنده (انسان) صاحب کالایی که می دهد نیست ، زیرا هر چه دارد از وجود خداوند است . پس او مالک چیزی که به خدا می فروشد نیست . از طرفی خریدار نیز که خداوند است به کالایی که انسان می دهد نیازی ندارد چرا که او غنیّ مطلق است . دیگر اینکه بین کالا و بهای آن تعادلی برقرار نیست . زیرا که جان انسان در معرض فنا و نابودی است ودیر یا زود پوسیده و نابود می شود ، اما بهایی که خدا در عوض این کالای نابود شدنی می دهد ، حیات و سعادت ابدی است که قابل مقایسه نیست . بنابراین هیچ شرطی از شروط معامله دراینجا وجود ندارد ! پس معلوم می شود که بین بنده و خدا معامله به آن مفهومی که در ذهن ها است ، وجود ندارد بلکه حساب و صحبت لطف و عنایت خدا است.خداوند برای آنکه حرمت و آبروی بنده اش حفظ شود می گوید : در عوض بهشتی که می خواهم بدهم ، تو نیزمال وجانت را به من بفروش بزرگی تعبیر زیبایی داشت ؛ می گفت :همان طور که گاهی ما می خواهیم به کسی کمکی بکنیم و طدقه ای بدهیم ، اما از طرفی احتمال می دهیم که اگر بفهمد صدقه است ، احساس حقارت میکند ؛ بنابراین می گوییم ، این هدیه یا قرض است . این برای آن است که آبرویش حفظ شود .خدا هم به بنده ای که مالک هیچ چیز نیست ، در عین حال احترام می گذارد و می گوید من رایگان به تو چیزیرا نمی دهم که احساس حقارت کنی ، با تو معامله می کنم وآنچه را که داری می خرم و در عوض بهشت را به تو می دهم . گاهی نیز در کلامش تعبیر به قرض می کند و می فرماید : " کیست که به من قرض بدهد". تنها جایی که ربا اشکالی ندارد و حتی توصیه نیز شده است ، در معامله ی با خدا است .او می گوید : به من قرض بدهید ، چندین برابر برمی گردانم.
" مَن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ. " ، گاه تعبیر به تجارت می کند و می گوید :" با من تجارت و داد و ستد کنید
امام صادق علیه السلام : هر کس گرفتاری مؤمنی را که در سختی افتاده رفع کند، خدا حوائج دنیا و آخرتش را آسان کند آورده اند که مردی پارسا ، از نیک مردان روزگار ، روزی تنها پول موجود در خانه را برداشت و به بازار رفت تا خوراک بخرد . دو مرد را دید با هم گلاویز شده اند و مشغول دعوا و جدال و خصومت هستند . به آنها گفت : جدال و دعوای شما برای چیست ؟ گفتند : بخاطر مقداری پول ! مرد پارسا پول خود را که اتفاقاً به اندازه مقدار مورد نزاع بود به ایشان بخشید و بین آنها آشتی برقرار کرد . سپس رو به خانه شد و قصه را برای همسرش تعریف کرد . همسر گفت : خوب کردی ، درست کردی ، ثواب کردی ! سپس در همه خانه گشت تا چیزی برای فروش پیدا کند . ریسمانی در خانه بود آن را به مرد، داد تا آن را بفروشد و غذایی تهیه کند . آن مرد ریسمان را به بازار برد اما هیچ کس آنرا نخرید .هنگام برگشت به خانه مردی را دید که مـــاهی می فروشد و کسی ماهی او را نمی خرد . گفت : ای دوست ! ماهی تو را کسی نمی خرد و ریسمـــان من را هم ! چطور می بینی که با یکدیگر معامله ای انجام دهیم ؟ مرد ماهی فروش قبول کرد. ریسمان به مرد داد و ماهی را گرفت و به سمت خانه روان شد . چون شکم ماهی را شکافتند مروارید بزرگ و پر بهائی از آن بیرون آمد ! مروارید را به بازار بردند و آنرا به صدها هزار درهم فروختند ! و از برکت آن مال زندگی توأم با خداپرستی و فروتنی و نیکوکاری می گذراندند .روزی سائلی بر در خانه ی آنها آمد و گفت : مردی درمانده و فقیرم ، همسر و فرزندانی نزار و پریشـان دارم با من مدارا و مهربانی کنید . زن به مردش نگریست و گفت : به خدا قسم همین حال را ما داشتیم تا خداوند به ما نعمت داد و آســـانی و آسایش بخشید . شکر آن است که این نعمت موجود را با این فقیر تقسیم کنیم . پس آن را دو بخش کردند و یکی را به فقیر دادند . فقیر مال را گرفت و کمی دور شد . ســـپس برگشت و گفت : من فقیر نیستم ! من فرستاده ی خدا هستم به سمت شما ! خداوند شما را آزمایش کـــــرد . در وفـور نعمت شکر کردید و در پریشانی صبر نمودید . پس در دنیا شما را بی نیاز کرد و در آخــــرت چیزی را می بینید که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به خاطر کسی هم نگذشته باشد ... !معامله ای که به راحت ترین شکل می توانیم سود خوب و زیاد کسب کنیم و ضرری هم در آن وجود ندارد ، تنها معامله ی با خدا است . فرصت را از دست ندهیم و به فکر تجارت و معامله ی سود آور باشیم.
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
فرا رسیدن میلاد امام محمد باقر (ع) بر همه شما مبارک باد.
ساقیا می ده که دل از اضطراب آید برون
کز افق جای مه امشب آفتاب آید برون
آن چنان مستم کن ای ساقی که از فرط شعف
جای اشک از دیده ام درّ خوشاب آید برون
بزم شادی کن بپا امشب به صد جاه و جلال
تا ز پشت پرده یارم بی حجاب آید برون
شد شب میلاد مسعود امام پنجمین
آن که توصیف صفاتش از حساب آید برون
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
لیست کل یادداشت های وبلاگ